امروزه با شدت گرفتن رقابتهای داخلی و خارجی، نحوه مدیریت سازمانها دچار تحولی عظیم شده است؛ بهگونهای که در بسیاری از سازمانهای موفق شاهد برداشته شدن کنترل متمرکز و تفویض اختیارات مختلف به کارکنان هستیم؛ چرا که دیگر مدیران، زمان کافی برای رصد کارکنان را نداشته و بیشتر درگیر شناسایی موقعیتهای داخلی و خارجی برای پیشرفت سازمان هستند؛ بنابراین، کارکنان مسئول پیشبرد امور اصلی سازمان خواهند بود.
در شرایط اینچنینی تنها زمانی میتوان گفت کارکنان وظایف خود را به بهترین نحو ممکن انجام خواهند داد که بستری مناسب جهت ارائه تمام و کمال مهارتها، دانش و تخصص آنها وجود داشته باشد؛ به همین جهت باید توانمندسازی کارکنان را از همان خط تولید گرفته تا مدیران سطح بالا جدی گرفت تا شاهد پرورش نیروهای باانگیزه و مسئولیتپذیر باشید. جهت درک هرچه بهتر اهمیت این موضوع، در این مقاله به بررسی تمامی فاکتورهای مربوط به توانمندسازی کارکنان پرداختهایم.
فهرست محتوا
Toggleمنظور از توانمندسازی کارکنان چیست؟
در ابتدای امر باید بدانید توانمندسازی نیروی کار دقیقاً به چه معناست. توانمندسازی کارکنان، مجموعهای از روشها و اقداماتی را در بر میگیرد که هر یک از آنها موجب افزایش تواناییها، قابلیتها و تخصص نیروی کار میشود. در واقع تکتک این قابلیتها میتواند در نهایت منجر به افزایش بهرهوری و رشد سازمان در جهت تحقق اهداف و چشمانداز آن شود؛ به همین جهت آموزش و توانمندسازی کارکنان یکی از مهمترین وظایف منابع انسانی به شمار میرود.
بهطور کلی میتوان گفت توانمندسازی کارکنان حمایت و قدردانی از کارکنان است تا با تأکید بر نقاط قوت و از بین بردن نقاط ضعف آنها، از آزادی عمل بیشتری در فرایند کار برخوردار شوند؛ چرا که امروزه صاحبان کسبوکارهای کوچک و بزرگ به خوبی متوجه اهمیت سرمایه انسانی شده و سعی دارند با برنامههای گوناگون، محیطی مناسب را جهت فعال جلوه کردن تمامی کارکنان، خلق کنند؛ به همین منظور راز موفقیت بسیاری از سازمانهای موفق، شاید همین در اولویت قرار دادن الگوهای توانمندسازی کارکنان باشد که در ادامه، آنها را بررسی میکنیم.
انواع توانمندسازی کارکنان
یکی از مهمترین موضوعاتی که اهمیت منابع انسانی در سازمان را نشان میدهد، توانمندسازی کارکنان است. توانمندسازی کارکنان فرصت خوبی است برای مدیران تا بتوانند با صرفهجویی در زمان و اجتناب از هدررفت انرژی جهت کنترل صددرصدی اجزای سازمان، اهداف خرد و کلانی را تعریف کنند و سازمان را در راستای همین اهداف هدایت کنند؛ به همین منظور توانمندسازی کارکنان در انواع مختلفی صورت میپذیرد که میتوان آن را در دو دسته فردی و سازمانی بررسی کرد.
فردی
در این سطح از توانمندسازی کارکنان، باید نسبت به گسترش تواناییهای کارکنان و شناسایی نقاط ضعف و قوت هر یک از آنها، اقداماتی انجام داد تا تمامی کارکنان در مسیر تحقق اهداف سازمان قرار گیرند و بهترین عملکرد را از خود نشان دهند؛ به همین جهت با فراگیری مهارتهای مختلف، در برخی تصمیمات حرفهای خودمختار خواهند شد و مسئولیت آنها را بر عهده میگیرند.
بنابراین، نهتنها بخش قابلتوجهی از مسئولیتهای مدیر سازمان کم میشود، بلکه با این روند و آزادی عملی که به کارکنان بخشیده میشود، افراد خود را جزئی بسیار مؤثر در سازمان دیده و برای رشد هر چه بیشتر آن تلاش میکنند.
سازمانی
این نوع از توانمندسازی مربوط به مدیران است. در واقع مدیران با مهارتهایی که کسب میکنند میتوانند همواره اهداف و به فراخور آن، برنامههای سازمان را تدوین و بهروز کنند؛ بهگونهای که طی این آگاهی کسبشده، تصمیم خواهند گرفت هر یک از مهرههای سازمان را به چه صورتی چینش کنند تا بهترین خروجی را از فرایندهای حرفهای و تجاری مجموعه دریافت کنند.
بنابراین، اگر به اصول توانمندسازی در نوع سازمانی نیز پایبند باشید، خواهید دید هدایت کارکنان بسیار آسانتر از قبل صورت میگیرد و شاهد افزایش بهرهوری افراد در مجموعه خواهید بود؛ چرا که با علم بر اهداف سازمان و تواناییهای کارکنان، تمامی افراد همچون یک چرخدنده در جای درست خود قرار گرفته و امور در همان مسیر منتهی به اهداف هدایت خواهند شد. در واقع این نظام ساختارمند منجر به موفقیتهای مختلف سازمان در عرصه داخلی و بینالمللی میشود.
ابعاد توانمندسازی کارکنان
طبق تحقیقات انجامشده توسط توماس و ولتهوس در سال 1990، توانمندسازی نیروی کار عامل انگیزش کارکنان در سازمان است؛ به طوری که نقشی فعال را در مجموعه ایفا میکنند. در واقع در این تحقیقات بر چندبعدی بودن توانمندسازی کارکنان تأکید شده است که در این قسمت به بررسی هر یک از آنها پرداختهایم:
- احساس مبتنی بر معنیدار بودن مسیر: در این بعد از توانمندسازی کارکنان، افراد احساس میکنند که در مسیری قدم گذاشتهاند که منتهی به اهداف و ارزشهای والایی است؛ به همین دلیل دیگر نگران هدررفت زمان و انرژی خود نبوده و تا حد توان در راستای تحقق اهداف سازمان تلاش میکنند.
- احساس شایستگی: وقتی تلاش کارکنان همراستا با اهداف سازمان صورت گیرد و مدیران نسبت به این موضوعات قدردان باشند، کارکنان احساس شایستگی کرده و بیشازپیش نسبت به تواناییهای خود ایمان میآورند؛ در نتیجه، سبب افزایش بهرهوری آنها در فرایندهای مختلف مجموعه میشود.
- احساس خودمختاری: با تفویض اختیار به کارکنان در اداره برخی امور، دلیل شکلگیری یک نظام سلسلهمراتبی در مجموعه خواهید شد که دیگر کنترل متمرکز توسط مدیریت صورت نگرفته و امور، بسته به تواناییهای هر فرد، در سازمان تقسیم میشوند.
- احساس مؤثر بودن: در این بُعد از توانمندسازی کارکنان، افراد و تخصصی که دارند را در امور مختلف اداری و عملیاتی دخیل میکنید. با این شیوه افراد خود را جزئی مؤثر از سازمان دانسته و همواره در جهت رشد آن تلاش خواهند کرد.
الگوهای توانمندسازی کارکنان چیست؟
جهت دستیابی به اهداف و برنامههای توانمندسازی کارکنان، الگوهای متعددی ارائه شده است که بسته به نوع سازمان از هر یک از آنها میتوان در راستای افزایش بهرهوری کارکنان و در نتیجه، رشد مجموعه کمک گرفت. در این قسمت برخی از پرکاربردترین الگوهای توانمندسازی را بررسی کردهایم تا با علم بر نیازهای سازمان خود، سازگارترین الگو را انتخاب کنید.
الگوی باون و لاولر
در این الگو، دسترسی به اطلاعات میتواند نقش مؤثری در تصمیمات و در نتیجه، توانمندسازی کارکنان داشته باشد؛ این توانمندسازی را در چهار بعد کسب اطلاعات در خصوص عملکرد سازمان، اعطای پاداش بر اساس عملکرد افراد در سازمان، میزان قدرت افراد در اخذ تصمیمات همسو با اهداف سازمان و قدرت در تصمیمگیریهای مؤثر بر عملکرد سازمان میتوان پیش برد.
الگوی توماس و ولتهوس
همانگونه که کمی پیشتر نیز متوجه شدید این الگو، توانمندسازی را در چهار بعد احساس معنیدار بودن، شایستگی، موثر بودن و حق انتخاب، محقق میکند. در واقع این الگو در بسیاری از مطالعات بهعنوان الگوی مرجع نیز مورداستفاده قرار میگیرد.
الگوی آلفرد باندورا
در این الگو، توانمندسازی کارکنان در چهار بعد حمایت از کارکنان در شرایط دشوار کاری، ترغیب و تشویق افراد در جهت تحقق اهداف سازمان، شناسایی افراد موفق مجموعه و معرفی آنها بهعنوان یک مرجع درون سازمان و اعطای اختیار به کارکنان جهت تسلط بر برخی امور سازمان، امکانپذیر است.
روشهای توانمندسازی کارکنان
همانگونه که دریافتید هر مدیر جهت توانمندسازی کارکنان خود میتواند از هر یک از الگوهای مذکور استفاده کند؛ اما بهطور کلی برخی از روش های توانمندسازی تاکنون بیشترین تاثیر را بر رضایت کارکنان و در نتیجه، بهبود عملکرد آنها در سازمان داشتهاند که در این قسمت سعی کردهایم به بررسی هر کدام از آنها بپردازیم.
تفویض اختیار بسته به تواناییهای کارکنان
شما میتوانید با شناسایی هر فرد و رصد تواناییهای او، بخشی از مسئولیتهای مهم سازمان نظیر برگزاری جلسه آنلاین مصاحبه یا استخدام افراد جدید را به ایشان واگذار کنید و اجازه دهید به هنگام مواجهه با برخی چالش های منابع انسانی، به تنهایی برای رفع آن تصمیم بگیرد. در واقع با این کار بر اعتمادبهنفس کارکنان و میزان مشارکت آنها در امور میافزایید که به مرور زمان سبب ایجاد تعلق خاطر آنها به سازمان خواهد شد.
تبیین وظایف و اختیارات هر فرد
با تبیین وظایف و اختیارات هر فرد، حد و میزان مداخله کارکنان در امور مختلف را مشخص کرده و مانع بروز هرگونه هرج و مرج در مجموعه خواهید شد؛ به گونهای که تمامی افراد نسبت به حیطه عمل خود آگاهی داشته و تنها با تمرکز بر اهدافی خاص، ایدهها و خلاقیت خود را بروز میدهند.
حمایت از پیشنهادات و ایدههای خلاق کارکنان
سعی کنید تا حد امکان از ایدههای کارکنان در جهت گذر از چالشهای سازمان کمک بگیرید. در واقع با این روش از توانمندسازی کارکنان، نه تنها سبب افزایش انگیزه در افراد میشوید، بلکه این مشارکت سبب میشود با دیدی گستردهتر مسائل را بررسی کنید و بهترین پاسخ را جهت رفع موانع پیدا کنید؛ همچنین میتوانید با اعطای پاداش جهت قدردانی از مشارکت کارکنان، استقبال خود را برای دریافت ایدههای بیشتر و در نتیجه رشد سازمان نشان دهید.
فراهم آوردن بستری مناسب جهت دریافت بازخورد کارکنان
با فراهم آوردن این بستر میتوانید از نحوه عملکرد هر فرد درک بهتری داشته باشید و همچنین نسبت به هرگونه انتقاد و پیشنهاد صبورانه اقدام کنید. در واقع با این شیوه مدیریتی، کارکنان سازمان احساس ارزشمند بودن میکنند و هنگامی که تلاش شما را برای خلق محیطی بهتر ببینند، آنها نیز در راستای تقاضاهای شما گام برداشته و منجر به موفقیت هرچه بیشتر سازمان خواهند شد.
مزایای توانمندسازی کارکنان
یقیناً تاکنون به میزان اهمیت توانمندسازی کارکنان پی بردهاید. در واقع این شیوه و بهکارگیری روش های آموزش کارکنان در راستای اهداف سازمان تنها منتهی به پیشرفت مدیر سازمان نمیشود؛ بلکه برای تکتک افراد مجموعه سودآور خواهد بود. برای درک هرچه بهتر این موضوع در این قسمت به بررسی مزایای توانمندسازی کارکنان پرداختهایم:
- بالا رفتن روحیه مسئولیتپذیری افراد در مجموعه به دلیل اتخاذ تصمیمهای مهم اداری و عملیاتی
- افزایش وفاداری کارکنان به سازمان به دلیل احساس موثر بودن در نظام مجموعه
- رضایت شغلی کارکنان و درنتیجه، ماندگاری افراد
- ارتقای سطح عملکرد کارکنان بهواسطه افزایش دانش و توانایی آنها
- افزایش بهرهوری مجموعه و کاهش هدررفت زمان و انرژی
- خلق محیطی مناسب جهت استفاده از ظرفیت بالقوه کارکنان
- بهبود کیفیت کار با استفاده از مشارکت کارکنان در امور مختلف
- شکوفایی استعداد و نوآوری کارکنان
- هدایت درست کارکنان در راستای تحقق تمامی اهداف مجموعه
- ایجاد انگیزه و تعهد سازمانی در کارکنان جهت رشد مجموعه
- افزایش مشارکت میان پرسنل
- برقراری عدالت و اعطای پاداش بر اساس عملکرد هر فرد در مجموعه
جمعبندی
همانطور که متوجه شدید امروزه توانمندسازی کارکنان به یکی از مهمترین وظایف منابع انسانی سازمان تبدیل شده است؛ چرا که دیگر تأثیر نیروی کار بر موفقیت یک مجموعه بر هیچ مدیری پوشیده نبوده و همه میدانند که با اقداماتی برنامهریزیشده باید در جهت عملکرد هرچه بهتر کارکنان اقدام کرد. توانمندسازی کارکنان یکی از موثرترین شیوههای مدیریتی در راستای تحقق این امر مهم است. در واقع توانمندسازی به شما این فرصت را میدهد تا با بهبود تواناییهای بالقوه افراد، موجب شکوفایی استعدادها و عملکرد خلاقانه آنها در سازمان شوید.
لازم به ذکر است سازمانی موفق خواهد بود که از نیروی کار فعال و مسئولیتپذیر برخوردار باشد؛ بنابراین، میتوانید با قدردانی و تأکید بر نقاط قوت کارکنان و همچنین ایجاد بسترهای آموزشی جهت ارتقای مهارت آنها، تحولی عظیم در روند پیشرفت سازمان ایجاد کنید؛ به همین جهت در این مقاله سعی کردیم شما را با جوانب مختلف توانمندسازی کارکنان آشنا کنیم تا با بهکارگیری این شیوه در مدیریت خود، منجر به رضایت شغلی کارکنان و درنتیجه رضایت مشتریان از خروجی کارهایتان شوید.